زندگينامه امام هادي(ع)
علي بن محمد مشهور به امام هادي يا امام علي النقي (???-???ق) دهمين امام شيعيان و فرزند امام جواد(ع است. او از ??? تا ???ق به مدت ?? سال، امامت را به عهده داشت. امام هادي با چند تن از خلفاي عباسي از جمله متوکل همزمان بود و بيشتر سالهاي امامت را در سامرا تحت نظارت حاکمان عباسي گذراند.
از امام هادي(ع) احاديثي در امور اعتقادي، تفسير، فقه و اخلاق روايت شده و بخشي از آنها درباره مباحث کلامي همچون تشبيه و تنزيه و جبر و اختيار است. زيارت جامعه کبيره و غديريه از امام دهم شيعيان نقل شده است.
امام هادي(ع) به واسطه جمعي از وکيلان که سازمان وکالت خوانده ميشد، با شيعيان ارتباط داشت. عبدالعظيم حسني، عثمان بن سعيد، ايوب بن نوح و حسن بن راشد از اصحاب او بودند.
مزار امام هادي در سامرا که به دليل دفن وي و فرزندش امام حسن عسکري(ع)، حرم عسکريين خوانده ميشود، از زيارتگاههاي شيعيان در عراق است. حرم عسکريين در سالهاي ???? و ????ش طي حملات تروريستي تخريب شد. ستاد عتبات عاليات ايران از سال ???? تا ????ش آن را بازسازي کرده است.
نام، نسب و القاب
علي بن محمد، مشهور به امام هادي و علي النقي، امام دهم شيعيان است. پدرش امام جواد(ع)، امام نهم شيعيان، و مادرش کنيزي [?] به نام سمانه مغربيه[?] يا سوسن بود.[?]
نوشتار اصلي: فهرست کنيهها و لقبهاي امام هادي(ع)
از مشهورترين القاب امام دهم شيعيان، هادي و نقي است.[?] لقب هادي از آن رو به وي اطلاق شده که در زمان خود بهترين هدايتکننده مردم به سوي خير بوده است.[?] القاب ديگري از جمله مرتضي، عالم، فقيه، امين، ناصح، متوکل،[يادداشت ?] خالص و طيب نيز براي وي ياد شده است.[?] شيخ صدوق از اساتيدش نقل کرده که امام هادي و فرزندش امام حسن عسکري(ع) را به دليل اينکه در سامرا در منطقهاي به نام عسکر ساکن بودند[?] امامين عسکريين ميخوانند.[?]
کنيه وي ابوالحسن است[?] و در منابع حديثي، ابوالحسن سوم خوانده شده است،[??] تا با ابوالحسن اول يعني امام کاظم و ابوالحسن دوم يعني امام رضا اشتباه نشود.[??]
زندگينامه
بنابر نظر کليني و شيخ طوسي، امام هادي در ?? ذيالحجه سال ???ق[??] در منطقهاي به نام صريا در نزديکي مدينه متولد شده است.[??] تولد او را در دوم يا پنجم رجب همان سال،[??] رجب ???ق و جماديالثاني سال ???ق نيز ثبت کردهاند.[??] به گزارش مسعودي تاريخنگار قرن چهارم، در سالي که امام جواد همراه با همسرش، ام الفضل حج به جاي آورد، امام هادي را در حاليکه کوچک بود به مدينه آوردند[??] و او تا سال ???ق يا ???ق در مدينه زندگي ميکرد. در اين سال، متوکل امام هادي را به سامرا احضار کرد و در منطقهاي تحت کنترل خود به نام عسکر اقامت داد و تا پايان عمر در منطقه عسکر ماند.[نيازمند منبع]
از زندگي امام هادي، امام جواد و امام عسکري در مقايسه با ديگر ائمه شيعه، اطلاعات چنداني وجود ندارد. برخي از پژوهشگران عمر کوتاه اين امامان، محصور بودن آنان و غيرشيعي بودن نويسندگان کتب تاريخ در آن روزگار را از علل آن دانستهاند.[??] نقش انگشتر امام هادي(ع)، «الله ربّي و هو عصمتي من خلقه؛ خداوند پروردگار من است و حاميام از شر آفريدگانش» گزارش شده است. [??] همچنين نقش انگشتر ديگر وي، «حفظ العهود من أخلاق المعبود؛ پايبندي به پيمانها از خلق خداوند است» ثبت شده است.[??]
فرزندان
علماي شيعه از چهار پسر به نامهاي حسن، محمد، حسين و جعفر براي امام هادي ياد کردهاند.[??] دختري نيز به او نسبت داده شده که شيخ مفيد، نامش را عايشه[??] و ابن شهرآشوب، او را علّيّه( يا عليّه) خوانده است.[??] در برخي از منابع دختر ديگري براي او به نام دلاله نام برده اند.[??] نويسندگان اهل سنّت نيز فرزندان امام دهم شيعيان را چهار پسر و يک دختر دانستهاند.
دوره امامت
علي بن محمد، در سال ???ق در ? سالگي به امامت رسيد.[??] به گزارش منابع، سن پايين امام هادي(ع) در آغاز امامت، منجر به ترديد شيعيان نشد چرا که آغاز امامت امام جواد در سن کم، موجب شد شيعيان پس از وي در مواجهه با چنين موضوعي دچار ترديد نشوند.[??] به نوشته شيخ مفيد، شيعيان پس از امام نهم، به استثناي عده اندکي، امامت امام هادي(ع) را پذيرفتند،[??] و آن عده اندک، موسي بن محمد، معروف به موسي مبرقع را امام دانستند؛ با اين حال پس از مدتي از اعتقاد خود برگشتند و به عموم شيعيان پيوستند.[??] سعد بن عبدالله اشعري، بازگشت آن عده به امام هادي(ع) را حاصل بيزاري جستن موسي مبرقع از آنان دانسته است.[??] شيخ مفيد[??] و ابن شهرآشوب،[??] اتفاقنظر شيعيان بر امامت امام هادي(ع) و عدم ادعاي امامت از سوي کسي جز وي را دليل محکمي بر اثبات امامت وي دانستهاند.[??] همچنين کليني و شيخ مفيد، نصوص مربوط به اثبات امامت وي را در آثار خود برشمردهاند.[??]
بنا به گفته ابن شهر آشوب، شيعيان از طريق نصوص امامان پيشين، بر امامت علي بن محمد آگاه شدند؛ نصوصي که توسط راوياني از جمله اسماعيل بن مهران، ابوجعفر اشعري و خيراني نقل شدهاند.
خلفاي همعصر
امام هادي(ع) ?? سال، (???ق-???ق)، امامت شيعيان را بر عهده داشت[??] و در اين مدت چند خليفه عباسي بر سر کار آمدند؛ آغاز امامت او با خلافت معتصم، و پايان آن در دوره خلافت معتز بوده است.[??] ابن شهر آشوب، پايان عمر امام هادي(ع) را در زمان خلافت معتمد عباسي دانسته است.[??]
علي بن محمد، امام دهم شيعيان، ? سال از امامت خود را در دوره خلافت معتصم عباسي سپري کرد.[نيازمند منبع] معتصم، بنابر گزارشهاي تاريخي، در مقايسه با دوران امام جواد، در زمان امام هادي، سختگيريهاي کمتري به شيعيان روا ميداشت و مداراي بيشتري با علويان داشته است؛ اين تغيير رويکرد، ناشي از بهبود اوضاع اقتصادي و کاهش يافتن قيامها از سوي علويان دانسته شده است.[??] همچنين حدود پنج سال از دوران امامت امام دهم، با خلافت واثق، چهارده سال با خلافت متوکل، شش ماه با خلافت مستنصر، دو سال و نه ماه با خلافت مستعين و هشت سال و اندي با خلافت معتز همزمان بوده است.[??]
احضار به سامرا
متوکل عباسي در سال ???ق[??] يا ???ق[??] امام هادي(ع) را وادار کرد که از مدينه به سامرا برود. سبط ابن جوزي، بدگويي برخي افراد عليه امام هادي، و همچنين گزارشهاي حاکي از ميل مردم به امام دهم شيعيان را دليل تصميم متوکل عباسي براي احضار علي بن محمد(ع) به سامرا دانسته است.[??] به گزارش شيخ مفيد، سعايتکننده از امام هادي نزد متوکل، فردي به نام عبدالله بن محمد بوده است.[??] به گزارش مسعودي، بريحه عباسي امام جماعت منصوب خليفه در حرمين، در نامهاي به متوکل، به وي گفت که «اگر مکه و مدينه را ميخواهي، علي بن محمد را از آنجا بيرون کن؛ زيرا او به سوي خود دعوت ميکند و شمار زيادي را دور خود جمع کرده است».[??] بر همين اساس، يحيي بن هرثمه از سوي متوکل عباسي، مأمور انتقال امام هادي به سامرا شد.[??] امام هادي(ع) در نامهاي به متوکل، بدگوييها عليه خويش را رد کرد،[??] اما متوکل در پاسخ، با احترام از او خواست به سوي سامرا حرکت کند.[??] متن نامه متوکل، در آثار شيخ مفيد و کليني ذکر شده است.[??]
به گفته برخي منابع، متوکل، برنامه آوردن امام هادي(ع) به سامرا را به گونهاي طراحي کرده بود که حساسيت مردم برانگيخته نشود و مسافرت اجباري امام، پيامدهايي به دنبال نداشته باشد، ولي مردم مدينه متوجه شده بودند.[??] سبط ابن جوزي از يحيي بن هرثمه نقل کرده که مردم مدينه بسيار ناراحت و برآشفته شدند و دست به يک سري عکسالعملهاي غير منتظره و در عين حال ملايم زدند. به تدريج ناراحتي آنان به حدي رسيد که ناله و شيون به راهانداختند و تا آن زمان، مدينه چنين وضعي به خود نديده بود.[??]
امام هادي(ع) پس از ورود به کاظمين، با استقبال مردم مواجه شده و به خانه خزيمه بن حازم وارد گرديد و از آنجا به سوي سامرا حرکت داده شد.[??] به گفته شيخ مفيد، نخستين روزي که امام وارد سامرا شد، متوکل دستور داد تا او را يک روز در «خان صعاليک» (محل استقرار و تجمع و نشستن گدايان و مستمندان ) نگاه داشتند و روز بعد به خانهاي که براي اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند.[??] به نظر صالح بن سعيد، اين اقدام به قصد تحقير امام هادي(ع) انجام شده است.[??] شيخ مفيد معتقد است حضرت هادي به ظاهر مورد احترام متوکل بوده، ولي متوکل عليه او دسيسه ميکرد[??] متوکل در صدد بود ضمن نظارتهاي کلّي، امام را در نقش يکي از درباريان نشان دهد و از ابهت و عظمت آن حضرت در چشم مردم بکاهد.[??] بر اساس گزارشي که به متوکل داده شده بود مبني بر اينکه در منزل امام هادي(ع) ادوات جنگي و نامههايي از شيعيان به او وجود دارد، به دستور او تعدادي از مأموران غافلگيرانه به منزل امام هادي حمله بردند. وقتي وارد خانه او شدند، امام را در اتاقي يافتند که آياتي از قرآن را زمزمه ميکرد. او را پيش متوکل بردند. وقتي امام به مجلس متوکل وارد شد، او کاسه شرابي در دست داشت؛ متوکل آن حضرت را در کنار خود جاي داد و شراب تعارف او کرد. امام عذر خواست و فرمود: گوشت و خون من به شراب آلوده نشده است. آنگاه متوکل از حضرت خواست برايش شعري بخواند که او را به وجد آورد. امام فرمود: کمتر شعر ميخوانم. اما متوکل اصرار ورزيد و آن حضرت اشعاري خواند [??] اشعار وي متوکل و ديگران را تحت تاثير قرار داد، به گونهاي که متوکل از کثرت گريه صورتش خيس شد و دستور داد بساط شراب را برچينند. سپس دستور داد امام را با احترام به خانهاش بازگردانند.[??] تهديدات و سخت گيري هاي حاکمان عباسي نسبت به امام هادي(ع) در مدت اقامت در سامرا گاه با کندن قبري در اتاق محل زندگي وي ويا احضارهاي شبانه و بي خبر به کاخ و ممانعت از ارتباط شيعيان با او همواره ادامه داشت.[نيازمند منبع]
برخي از نويسندگان دلايل برخورد خصمانه متوکل با امام هادي را چنين نوشتهاند:
- متوکل از نظر کلامي به جريان اهل حديث گرايش داشت و آنان ضدّ معتزله و شيعه بودند. اهل حديث متوکل را عليه شيعيان تحريک ميکردند و در نتيجه سرکوبي شيعه با شدّت هر چه بيشتر دنبال شد.
- متوکل نگران جايگاه اجتماعي خود بود و از ارتباط مردم با امامان شيعه هراس داشت. از اين رو ميکوشيد اين پيوند را قطع کند. متوکل در همين راستا مرقد امام حسين(ع) را تخريب کرد و زمين آن منطقه را شخم زد و نسبت به زائران امام حسين، سختگيري شديد و مجازاتهاي هولناکي به کار بست.[??]
پس از متوکل فرزندش منتصر بر سر کار آمد. در اين دوره فشار حکومت بر خاندان علوي از جمله امام هادي(ع) کاستي گرفت.
ارتباط با شيعيان
امام هادي، از طريق سازمان وکالت و نامهنگاري با شيعيان در ارتباط بود. به گفته جعفريان در زمان امام هادي(ع)، قم، مهمترين مرکز تجمّع شيعيان ايران بود و روابط محکمي ميان شيعيان اين شهر و ائمه(ع) وجود داشت.[??] محمد بن داود قمي و محمد طلحي از قم و شهرهاي اطراف آن، خمس، هدايا و سؤالات مردم را به امام هادي ميرساندند.[??] عليرغم اينکه در زمان امام هادي اختناق شديدي از سوي خلفاي عباسي حاکم بود، ميان امام هادي(ع) و شيعيان عراق، يمن، مصر و نواحي ديگر رابطه برقرار بود. به گفته جعفريان وکلا علاوه بر جمعآوري خمس و ارسال آن براي امام، در حلّ معضلات کلامي و فقهي و همچنين در تثبيت امامت امام بعدي در منطقه خود، نيز نقش داشتند.[??] علي بن جعفر الهماني، ابوعلي بن راشد و حسن بن عبد ربّه يا بنا به گزارش برخي فرزندش «علي» از وکيلان امام هادي بودند.[??] برخي با استناد به روايتي که کشّي رجالي شيعه در قرن چهارم قمري، دربار? اسحاق بن اسماعيل نيشابوري آورده[??] احتمال دادهاند که احمد بن اسحاق قمي نيز از وکلاي امام هادي(ع) بوده است.
شهادت و آرامگاه
امام دهم در زمان حکومت معتز عباسي مسموم شده و به شهادت رسيد.[???] ابن شهر آشوب بر اين باور است که وي در اواخر حکومت معتمد مسموم و شهيد شده است و از ابن بابويه نقل کرده که معتمد به او سم داده است.[???]شيخ مفيد گفته است او در ماه رجب سال ???ق پس از ?? سال و ? ماه اقامت در سامرا، در ?? سالگي از دنيا رفت.[???] برخي منابع، شهادت وي را در ? رجب[???] و برخي ديگر ?? يا ?? جماديالثاني ذکر کردهاند.[???]
امام حسن عسکري در تشييع جنازه پدر شرکت کرد جنازه را در جادهاي که برابر خانه موسي بن بغا بود قرار دادند. قبل از آنکه خليفه عباسي در تشييع شرکت کند امام عسکري بر جنازه پدر نماز خواند. سپس آن را در يکي از خانههايي که حضرت در آن زنداني بود، به خاک سپردند. گفته شده ازدحام جمعيت و گرمي هوا به قدري بود که پس از تشييع جنازه به امام عسکري فشار ميآورد.
حرم عسکريين
نوشتار اصلي: حرم عسکريين
امام هادي(ع) در خانهاي که در سامرا ساکن بود، دفن شد.[???] محل دفن امام هادي(ع) و فرزندش امام حسن عسکري(ع) در سامرا به حرم عسکريين شناخته ميشود. پس از دفن امام هادي(ع) در خانهاش، امام عسکري(ع) براي مقبره پدرشان خادمي را تعيين کرد. در سال ??? قمري، ناصرالدوله حمداني قبهاي براي حرم بنا کرد و مهمانسرايي براي زائران آن ساخت. در دوران آل بويه، معزّالدوله و عضدوالدوله ساختمانها و تأسيساتي براي حرم ميسازند و گنبد و ضريح را بازسازي ميکنند. در سال ????ش ضريحي از طلا و نقره، بر آن نصب شد.[???]
نوشتار اصلي: تخريب حرم عسکريين
در سالهاي ???? و ????ش قسمتهايي از حرم عسکريين در انفجارهاي تروريستي تخريب شد.[???] [???] ستاد بازسازي عتبات عاليات از سال ????ش بازسازي آن را آغاز و در سال ????ش به پايان برده است. ضريح حرم نيز به همت آيت الله سيستاني ساخته شده است
کتابشناسي
درباره امام هادي کتابهاي زيادي به زبانهاي عربي و فارسي نوشته شده است و برخي از آنها به زبانهاي ديگر مانند اردو نيز ترجمه شده است.
- مسند الامام الهادي نوشته عزيزالله عطاردي
- حياه الامام علي الهادي اثر باقرشريف قرشي
- شکوه سامرا: مجموعه مقالات درباره امام هادي و امام عسگري عليهما السلام، جمعي از نويسندگان به اهتمام محمدحسن حيدري، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، چاپ اول، ????ش. ??? صفحه شامل سه بخش و نه فصل